بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید درِ گنجِ حکیم
نشانهگذاری (به انگلیسی: Punctuation) به معنای استفاده از نشانهها یا علامتهایی است که برای روشن کردن معنی و مشخص کردن آغاز و انجام عبارتها و جملهها و بندها در نگارش بهکار میروند.
این نشانهها، که نشانههای نوشتاری یا نشانههای نگارشی هم نامیده میشوند، برای آسانتر و دقیقتر خواندن یک نوشته، بیان یک احساس، فرمولنویسی در ریاضیات و غیره یا ایجاد دگرگونی در تلفظ واژهها بهکار میروند.
تاریخچه
در قدیمیترین متنهایی که در دست است، اثری از نشانههای سَجاوندی دیده نمیشود. در متنهای باستانیِ زبان یونانی و رومی، برخی نمونههای نشانهگذاری، مانند «دو نقطه روی هم»، دیده میشود. قرآنهای نخستین بدون نشانهٔ سَجاوندی نوشته میشد.
محمدبن ابییزید طیفور ملقب به شمسالدین و مکنی به ابوالفضل السَجاوندی القاری در قرن ششم ه. ق، برای راهنمایی قاریان، نخستین نشانهها را در نگارش قرآن بهکار برد.واژهٔ سجاوَندی از نام ابوالفضل سجاوندی (نخستین کسی که نشانههای وقف را برای راهنمایی درست خواندن قرآن بهکار برد)گرفته شدهاست. (لغتنامهٔ دهخدا: سَجاوند شهری است در دامنهٔ کوهی به همین نام نزدیکِ سیستان که عربها آن را سَگاوند گویند).
با اختراع چاپ، گرایش به استاندارد کردن نشانهگذاری متنها بیشتر شد. آلدوس مانوتیوس و نوهاش نخستین کوششها را در استاندارد کردن نشانهگذاری متنها انجام دادند.
کاربرد علامت سؤال «؟» و کاما «،» و بسیاری از علائم دیگر در رسمالخط فارسی و عربی و اردو امری جدید است و سابقه تاریخی زیادی ندارد.
نشانهگذاری به شکل امروزی آن، در زبان فارسی، سابقه چندانی ندارد و در یکی دو قرن اخیر، به پیروی از نوشتههای غربیان در زبان فارسی نیز رایج شده است. اصول نشانهگذاری در زبان فارسی، برگرفته از زبانهای اروپایی، به خصوص فرانسوی و انگلیسی است. هیچ نوع نشانهگذاری شاخصی در کتابت زبان فارسی تا پیش از آشنایی ایرانیان با زبان و خط ملتهای غربی وجود نداشته است.
نشانه گذاری
۱. ویرگول- درنگ نما- بند (،)
وظیفه اصلی: درنگ و مکثی کوتاه.
موارد کاربرد:
الف: در بین عبارت های غیر مستقل که باهم در حکم یک جمله کامل می باشد:
مثال:آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است.
ب: برای توضیح در مورد یک کلمه:
مثال:فردوسی، حماسه سرای بزرگ ایران، در سال ۳۲۹ هجری قمری به دنیا آمد.
ج: در موردی که چند کلمه دارای اسناد واحدی باشد:
مثال :علی، حسن، و احمد پسران او بودند.
د: در نشانی دادن:
مثال:تهران، شهریار، میدان امام.
۲. نقطه ویرگول- نقطه بند (؛)
وظیفه اصلی: درنگ متوسط.
الف: برای جدا کردن جمله ها و عبارت های متعدد یک کلام طولانی که به ظاهر مستقل اما در معنی به یکدیگر وابسته و مربوط می باشند:
مثال: فریب دشمن مخور و غرور مداح مخر؛ که این، دام زرق نهاده است.
ب: در جمله های توضیحی، پیش از کلماتی مانند: اما، زیرا، چرا که، یعنی، به عبارت دیگر، برای مثال و مانند آنها؛ به شرط آنکه جمله پیش از آن طولانی باشد.
مثال: مال و جاه هیچگاه نمی توانند آرامش بخش روان انسان باشند؛ چرا که تنها با یاد خدا دل ها آرامش می یابند.
۳. نقطه (.)
وظیفه اصلی: درنگ کامل.
الف: در پایان جمله های کامل خبری:
مثال:عین القضاه، عارف ایرانی، در سال ۵۲۵ شهید شد.
ب: بعد از حروف اختصاری:
مثال:سال ۳۲۲ ق.م.
ج: بعد از شماره ردیف:
مثال:۱. رضایت ۲. هدف
۴. دو نقطه- هشدار نما(:)
وظیفه اصلی: توضیح و تفسیر.
الف: پی از نقل و قول مستقیم:
مثال: فرزاد گفت: “دیگر هیچوقت به آن خانه برنمی گردم.”
ب: پیش از بیان تفصیل مطلبی که قبلا خلاصه ای از آن گفته شده است.
مثال: آن سال برای من سال خوبی بود: در آزمون سراسری دانشگاه ها پذیرفته شده بودم.
ج: بعد از واژه ای که معنی اش در برابرش نوشته شده باشد:
مثال: صیف: تابستان
د: بعد از حروف ابجد برای استفاده از ترتیب:
مثال: الف: مورد یک
ب: مورد دو
۵.گیومه- برجسته نما-دو گوشه یا نقل قول«” “»
وظیفه اصلی: برجسته ساختن.
این نشانه برای آغاز و پایان سخن کسی غیر از نویسنده است؛
یا برای مشخص تر کردن و برجسته نشان دادن کلمه یا اصطلاحی خاص به کار می رود.
۶. نشانه پرسش(؟)
وظیفه اصلی: پرسش.
الف: برای نشان دادن پرسش.
مثال :به چه می اندیشی؟
ب: برای نشان داد تردید و ابهام، در داخل پرانتز به کار می رود:
مثال: طبق آمار غیر رسمی، جمعیت تهران از مرز ده میلیون نفر (؟) گذشته است.
۷. نشان تعجب- هیجان نما(!)
وظیفه اصلی: نمایاندن عاطفه.
در پایان جمله هایی می آید که بیان کننده یکی از حالات خاص و شدید عاطفی یا نفسانی است؛
از قبیل: “تعجب”، “تهدید”، “حسرت”، “آرزو” و…
مثال: چه عجب! عجب آدم ریاکاری!
وای بر من!
آهسته!
۸.خط فاصله-نیمخط-پیوست نما(-)
وظیفه اصلی: پیوند.
الف: برای جدا کردن عبارت های توضیحی.
مثال: فردوسی -حماسه سرای بزرگ ایران- در سال ۳۲۹ ه.ق. به دنیا آمد.
ب: برای نشان مکالمه:
مثال: – الو!بله، بفرمایید!- سلام
ج: به جای حرف اضافه تا و به بین تاریخ ها، اعداد و کلمات:
مثال: دهه ۱۳۵۰ – ۱۳۴۰
قطار تهران-مشهد
۹.سه نقطه- نشانه تعلیق(…)
وظیفه اصلی: تعلیق.
برای نشان دادن کلمات و یا عبارات جمله های محذوف و یا افتادگی ها به کار می رود.
مثال: …به این دلیل بود که از ادامه این شیوه صرف نظر کردم.
میازار موری که…
۱۰. ستاره (*)
وظیفه اصلی: ارجاع.
از این نشانه برای: ارجاع دادن به زیرنویس استفاده می شود.
۱۱.پرانتز یا دو هلال – کمانک( )
وظیفه اصلی: توضیح.
الف: به معنی “یا”و “یعنی” به کار می رود و یا برای توضیح بیشتر کلام:
مثال: شاهکار نظامی گنجوی (خسرو وشیرین) را باید به دقت خواند.
ب: وقتی که نویسنده بخواهد آگاهیهای بیشتر (اطلاعات تکمیلی) به خواننده عرضه کند.
مثال: ابوالفضل بیهقی (۳۸۵-۴۷۰ ه.ق) استاد کم نظیر نثر می باشد.
۱۲. قلاب [ ]
وظیفه اصلی: افزایش.
برای تصحیح متون کهن، الحاق احتمالی که از نسخه بدل ها و از سوی مصحح اضافه می شود در بین قلاب قرار می گیرد:
مثال: و این راه[راه مسلمانی] خدای توست.
📚بن مایهها ( منابع) :
1.خلاصه ای از صفحات ۳۶ تا ۴۸ کتاب زبان و نگارش فارسی، به قلم دکتر احمد گیوی، انتشارات: مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی.
نیز برای توضیح بیشتر رجوع کنید به:
2.بربال قلم، چهل درس در قلمرو ادبیات فارسی و آیین نگارش، سید ابوالقاسم حسینی ( ژرفا)
چاپ ۸،قم: ظفر،1380.صص200-211.
3. همایونفرد، مهسا، نشانهگذاری و اهمیت آن در نگارش، بازدید: نوامبر ۲۰۰۸
4.فاریابی، پویا، روش املای زبان دری، پذیرفتهٔ اتحادیهٔ نویسندگان ج.د.ا. (جمهوری دموکراتیک افغانستان)، کابل: ۱۳۶۳
5.محمدنصیر توکلی، معاون انجمن ادبی و نویسندهگان فیروزکوه غور، جلسات نقد ادبی انجمن.
تحقیق: دکتر حسین محمدی مبارز- دکتر علیرضا علیاری