🔷الف- قواعد تقطيع (بخش دوم): 💠۱- از آنجا که کوچک ترین جزء تشکیل دهندهٔ وزن هجای کوتاه است که دو حرف عروضی دارد، پس در تقطیع شعر، هیچ مجموعهٔ کمتر از دو حرفی نباید داشته باشیم، از این روی در صورت برخورد به صامت تنها در «وسط شعر» به اندازهٔ یک مصوت کوتاه بدان می افزاییم تا دو حرفی شده، به هجای کوتاه تبدیل شود:
مصراع «به دانش دل پیر برنا بود»
(فعولن فعولن فعولن فعل)
▫️در تقطیع چنین خوانده می شود: به دانش دل پیرُ برنا بود، یعنی به «ر» در کلمه «پیر» حرکت می دهیم. بعضی کلمات هم که به دو صورت خوانده میشوند، مانند: پیرزن=پیرِزن پیرمرد=پیرِمرد زادگاه=زادِگاه آزاد=آزاده ♦️در هنگام تقطیع شعر، اگر به این کلمات برخوردیم، باید آن وجهی را در نظر بگیریم که برای تقطیع مناسب است! مثلا در شعر زیر:
پیرزنی را ستمی درگرفت/ دست زد و دامن سنجر گرفت/
در تقطیع میخوانیم «پیرِزن»
📗در بین ادیبان بحث است که «باز» یا «چند» را باید به صورت اضافه خواند یا به سکون؛ این کلمات معادل یک هجای بلند و یک صامت هستند که به صامت تنها، در تلفظ عروضی یک مصوت کوتاه افزوده می شود.
💠۲- در کلماتی از قبیل خواست، گوشت، بیست، کارد هرگاه صامت آخر به وسیلهی مصوت بعد از خود جذب نشود، همواره از تقطیع ساقط خواهد بود: گفت زن، این گربه خورد این گوشت را/ گوشت دیگر خر اگر باشد هلا/ «مولوی»
– ل– – / – ل – – / – ل – فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
📙حرف «د» خورد به وسیله «ا» این جذب شد، اما حرف «ت» گوشت در هر دو مصراع (جذب نشد) و از تقطیع ساقط شده است یعنی گوشت، «گوش» حساب شده است. و یا در بیت زیر:
ز عشق او که یاری بود چالاک/ ز کرسی خواست افتادن سوی خاک/
«نظامی»
«ت» خواست به وسیلهٔ مصوت بعد از خود(«ا» افتادن) ربوده(جذب) شده است؛ و از تقطیع ساقط نشد.
📕تحقیق : ایلیا – علیاری ( دکتر حسین محمدی مبارز – دکتر علیرضا علیاری)