شعرخانهپوریلان (خانه محمد معین پوریلان) توسط مدیر سایت 5 آبان 1401 اشتراک گذاریShareTwitterPinterest 0دیدگاه 182نمایشخوش است نغمه ی بلبل به لاله زار کشیدنشنیدن تپش قلب و انتظار کشیدنو آب وجاروی گل این دو برگ وشبنم آن رابرای سادگیِ جاده ها به کار کشیدننیامده نرسیده ز گرد راه لبش رابه دور پیچکی از بوسه در حصار کشیدنشکوه طلعت او را فقط به بازوی خود نهشکوفه وار به دستان روزگار کشیدنمیان شادیِ وصل و غم جدایی اویمکه مایلم به همین بی هوا هوار کشیدن#محمدمعین_پوریلانبهاران را بگو ای دوست از تبعید برگرددخزان جُل و پلاس خویش را برچید برگرددنسیمی که گذر کرده است یک بار از کنار اوخودش را می کشاند تا که با امّید برگرددخودش خورشید عالم هست پس دیگر نیازی نیستبرای یک نماز عصر او خورشید برگرددهمیشه بعد دیدار یتیمان می رود مسجدبه آغوش صدف باید که مروارید برگردداگر باور ندارد با ولایت می شود تکمیلبگو اسلام را از جاده ی توحید برگرددبه گوش چاه های کوفه می گوید چه رازی را؟اگر خیری زمان از جاهلیت دید برگرددکسی که ذوالفقار چشم او را دیده ازمیدانبرای زندگی باید که بی تردید برگردداگر این شعر را در محضر صاحب زمان بردندامید است اینکه با مِهرش،شود تایید،برگردد#محمدمعین_پوریلاننمی دانم چه باید کرد با تنهایی من هافرو می ریزد آخر خانه از سستیِّ آهن هاسیاهی های مردم در دو چشم آبیت جاریستعجب!اینجا شده دریا گِل از آلوده دامن هاتویی با وعده های کاذب فردا ترین فردامنم در تنگنای وحشتِ تنها ترین تنهاچرا نقشی ندارد مهربانی در تب سختی؟چرا فرقی ندارد حال و روز آب و هاون ها؟تویی که سوءظن داری به من رد می شوی آخرنه از دروازه ها ،از روزن ناچیز سوزن هابه امّیدی سر راه تو را سد می کنم شایدمرا مهمان کنی از جام لب اهلا و سهلا ها برچسب ها: ادبخانه استاد محمد علی مجاهدی پروانه ها دبیرخانه شعر و ادبیات آیینی کشور شاعر پوریلاناشتراک گذاریShareTwitterPinterest 0دیدگاه 182نمایشراهبری نوشتهپست قبلی :پست قبلیپست بعدی :پست بعدی 0 دیدگاهبستن دیدگاه ها ارسال دیدگاه لغو پاسخنامایمیل ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.دیدگاه من موافقم که داده های ارسالی من جمع آوری و ذخیره شوند. برای اطلاعات بیشتر در مورد استفاده از داده های کاربر ، به حریم خصوصی ما مراجعه کنید