محمود نژاد (خانه علی اصغر محمود نژاد)

تضمین غزلی عاشورایی از استادمحمدعلی مجاهدی (پروانه) پدرشعر آئینی کشور

(کاروان اشک)

محفل آشفتگان یکدله در کربلاست
مکتب آزاد مردان یله در کربلاست
هر دل مجنون و شیدایی بله در کربلاست

(هرکه از خود بگذرد بی راحله در کربلاست)
(طی کند بی آنکه صد ها مرحله در کربلاست)

عاشقانه در مسیر عشق ثارالله باش
با حضور قلب ارادتمند این درگاه باش
لحظه ای با کاروان اشک و سوز وآه باش

(قطره های اشک را با من بیا همراه باش)
(چشم تا بر هم زنی این قافله در کربلاست)

پیش چشم حق نگرظهر عطش زان عشق و سوز
شد بپا شوری که در آن بود یک دنیا رموز
من نمیدانم چه کرد آن شاه در یک نیمه روز

(هم به دور مرقد او کعبه می گردد هنوز)
(هم صفا و مروه گرم هروله در کربلاست)

کربلایی ها همه در اوج عشق سرمدند
در مواعید شهادت عاشق صد در صدند
وای بر این کوفیان کین گونه در عالم بدند

(سر بریدند از صلات و لات را عبد آمدند)
(شعله ور سجاده های نافله در کربلاست)

این طرف محو خدا و آن طرف از حق بدور
این طرف دلهای روشن آن طرف دلهای کور
آن طرف ظلمت فراگیر این طرف آیات نور

(این ز جام عشق مست و آن ز صهبای غرور)
(از مدینه تا به کوفه فاصله در کربلاست)

خون ثارالله میجوشد از این دشت بلا
جمله یارانش فدا گشتند در اوج وفا
اکبرش شد محو ذات الله با شور و نوا

(اصغرش پر می دهد تا عرش خون خویش را)
(اوج بال افشانی این چلچله در کربلاست)

درس آزادی بگیر از انقلاب کربلا
معنی عشق و وفاداری بجو زین ماجرا
شور بیداری به عالم می دهد خون خدا

(خاک را دیگر قراری نیست از پس لرزه ها)
(راز نا آرامی این زلزله در کربلاست)

اهل بیت مصطفی در عاشقی ثاراللهند
از فراسوی زمانها و مکانها آگهند
هر چه میخواهی ز حق این خانواده می دهند

(سلسله در سلسله این قوم پیران رهند)
(گر نشان می جویی از سر سلسله در کربلاست)

این سر افرازی بجز در این مشیّت نیست نیست
پایه ی این معنویت جز بصیرت نیست نیست
اهل ایمان جز شهادت در طریقت نیست نیست

(هیچکس آگاه از راز شهادت نیست نیست)
(پاسخ ناگفته این مسئله در کربلاست)

عاطف دلخسته چون پروانه میسوزد مدام
بر سرش گردد مگر لطف حسینی مستدام
عشق دارد عشق اهل البیت در دل والسلام

روز و شب در آرزوی تک سوار انتقام
با سرشک دیده قلبی یکدله در کربلاست

علی اصغر محمودنژاد قمی (عاطف)