Instagram

شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین

محرم آمده و گوش جان که بسپاری
شنیده می‌شود از هرکجا حسین حسین

محرم آمده قد قامت العزا بشنو
بخوان به مأذنه حَیّ علیٰ حسین حسین

کتیبه سینه‌زن و باد نوحه‌خوان شده است
صدای زمزمۀ بادها حسین حسین

ز عرش پیرهنی خون‌چکان شد آویزان
چکیده در همه عرش خدا حسین حسین

ملک نشانی خون خدا گرفت ز خاک
صدا بلند شد از کربلا: حسین! حسین!..

عجب غمی‌ست به نامش، هرآن‌که گفت بسوخت
که کرده یک‌سره آتش به پا حسین حسین

گذشت عمر به زیر کتیبه‌های غمش
هزار شکر شدم پیر با حسین حسین

لبم به ذکر دگر وا نمی‌شود چه کنم؟
شده‌ست با لب من آشنا حسین حسین

ز لطف اوست کز او نام می‌برم، ور نه
من خراب کجا و کجا حسین حسین؟

گریست دیدهٔ ناپاک من هم از داغش
از آن‌که زنده کند مرده را حسین حسین

خوشا به بزم عزایش که یک‌صدا گویند
از ابتدا همه تا انتها حسین حسین

─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─

شق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»…

من کیستم که بر سر خوانت بخوانی‌ام؟
شاهان عالم‌اند به خوانت گدا، علی…

در راه عشق، غیر علی در میانه نیست
از ابتدا علی‌ست و تا انتها علی…

با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما
یعنی که هست رمز فنا و بقا علی

چون خیر و شر رقم به یدالله می‌خورد
حُسن‌القضاست از پس سوءالقضا علی

در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند!
وقتی که هست بر همه مشکل‌گشا علی

عالم تمام خصم و فقط دوست حیدر است
خلقی غریبه‌اند و فقط آشنا علی…

خیبرگشا علی‌ست علی، ای خوشا علی!
مرحب‌فِکَن علی‌ست علی، مرحبا علی!

دل می‌برد به غمزه، ز خیل دلاوران
وقتی زند به خوان دلیری صلا علی

در گویش ملائکه تغییر می‌کند
حَیِّ عَلَی اَلصَلاة، به حَیِّ عَلَی علی

می‌ایستند خیل ملائک به حرمتش
هرچند می‌نشست روی بوریا علی

ارض و سما به دور علی چرخ می‌زنند
فرمانبر است عالم و فرمان‌روا علی…

هرچند ناخنش به فلک سر به سر رود
با کودکی یتیم رود پا به پا علی

از یُمن طلعتش همه را عفو می‌کنند
آید اگر به جلوه به روز جزا علی

هرگز نبوده است جدا از علی، خدا
هرگز نبوده است جدا از خدا، علی

مشعر علی و کعبه علی و منا علی
زمزم علی و مروه علی و صفا علی

حیدر، اباالحسن، اسدالله، مرتضی
صفدر، ابوتراب، ولی، ایلیا، علی

نوح و خلیل و موسی و عیسی و مصطفی
سرّ ظهور یک به یک انبیا علی…

او را شناخت شام عروجش نبی که دید
صاحب سخن خداست و صاحب صدا علی

آن شب که فاصله دو کمان بود تا خدا
خود را رسول گرم سخن یافت با علی

چون روز روشن است پس از لیلة‌المبیت
تنها یکی‌ست با نبی اهل وفا؛ علی…

در کوچه شد ز جور، قدش گر دو تا علی
در خانه بود مِهر بتولش عصا علی…

چشم خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟
کز گَرد چادرش بکشد توتیا علی

شیر خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟
کز غم به حِرز او ببرد التجا علی

وجه خدا علی‌ست، ولی کیست فاطمه؟
کز عالمی کند به رخش اکتفا علی

می‌خواستم که مدح علی سر کنم، ولی
تا خاک پای فاطمه شد رَهنما علی

من اَلکَنم ز مدحت خاتون عالمین
وقتی که گفته حضرت او را ثنا علی

گوید مگر مدیح علی، شخص فاطمه
گوید مگر مدیحۀ خیرالنسا، علی

شادم که جز ولای تو و مهر فاطمه
چیزی نمانده از همه دنیا مرا، علی!

عمری‌ست گفته‌ایم فقط «یا علی مدد»
آری مدد ز غیر تو ننگ است یا علی!

 

 

0 دیدگاهبستن دیدگاه‌ ها

ارسال دیدگاه

عضویت در خبرنامه

آخرین پست ها و مقالات را در ایمیل خود دریافت کنید

ما قول می دهیم که اسپم ارسال نشود :)